سودا
/so[w]dā/فرهنگ فارسی عمید / قربانزاده
۱. (طب قدیم) از اخلاط چهارگانۀ بدن.
۲. (طب قدیم) مرض مالیخولیا؛ فساد فکر؛ خیالبافی.
۳. [قدیمی، مجاز] عشق.
۴. (طب قدیم) جنون.
۵. [قدیمی، مجاز] هوا و هوس: ◻︎ روزی تر و خشک من بسوزد / آتش که به زیر دیگ سوداست (سعدی۲: ۳۲۹).
۲. (طب قدیم) مرض مالیخولیا؛ فساد فکر؛ خیالبافی.
۳. [قدیمی، مجاز] عشق.
۴. (طب قدیم) جنون.
۵. [قدیمی، مجاز] هوا و هوس: ◻︎ روزی تر و خشک من بسوزد / آتش که به زیر دیگ سوداست (سعدی۲: ۳۲۹).