26 فرهنگ

سنب

/somb/

فرهنگ فارسی عمید / قربان‌زاده

۱. = سنبیدن
۲. سنبنده (در ترکیب با کلمۀ دیگر): آهن‌سنب، پولادسنب.
۳. (اسم) سوراخ.
۴. (اسم) آغل زیرزمینی.
۵. (اسم) = سُم