سغبه/soqbe/فرهنگ فارسی عمید / قربانزاده۱. فریبخورده و بازیداده شده؛ فریفته.۲. مسخره: ◻︎ تن خویشتن سغبه دونان کنند / ز دشمن تحمل زبونان کنند (سعدی۱: ۱۳۱).