سره
/sare/فرهنگ فارسی عمید / قربانزاده
۱. [مقابلِ ناسره] بیغش؛ خالص.
۲. پسندیده.
۳. پاکیزه.
۴. گزیده؛ برگزیده؛ خوب؛ نیکو؛ نغز؛ بیعیب: ◻︎ بپرسید از احوال میش و بره / نیوشنده دادش جواب سره (نظامی۶: ۱۰۶۵).
۲. پسندیده.
۳. پاکیزه.
۴. گزیده؛ برگزیده؛ خوب؛ نیکو؛ نغز؛ بیعیب: ◻︎ بپرسید از احوال میش و بره / نیوشنده دادش جواب سره (نظامی۶: ۱۰۶۵).