ستردن/setordan/فرهنگ فارسی عمید / قربانزاده۱. تراشیدن: ◻︎ مویتراشی که سرش میسترد / موی به مویش به غمی میسپرد (نظامی۱: ۹۱).۲. خراشیدن.۳. پاک کردن؛ زدودن.۴. محو کردن.