رخ
/rax/فرهنگ فارسی عمید / قربانزاده
۱. (زمینشناسی) خط یا تراک باریک در روی سنگ که هرگاه ضربه به سنگ برسد از آنجا شکسته شود.
۲. در تراشکاری، خطهایی که از کشیدن سوهان بر روی فلز ایجاد میشود.
۳. [قدیمی] شکاف باریک؛ رخنه؛ چاک.
۴. [قدیمی] حزن؛ اندوه.
۵. [قدیمی] خراش.
۲. در تراشکاری، خطهایی که از کشیدن سوهان بر روی فلز ایجاد میشود.
۳. [قدیمی] شکاف باریک؛ رخنه؛ چاک.
۴. [قدیمی] حزن؛ اندوه.
۵. [قدیمی] خراش.