رای
/ra'y/فرهنگ فارسی عمید / قربانزاده
۱. عقیده؛ نظر؛ اندیشه.
۲. عقیدۀ کسی یا کسانی دربارۀ چیزی یا کسی.
۳. (سیاسی) برگهای که نشاندهندۀ نظر فرد در مورد یک امر سیاسی، بهویژه انتخابات است: رٲیش را در صندوق انداخت.
۴. حکم دادگاه.
۵. (اسم مصدر) [عامیانه] قضاوت؛ اظهارنظر.
〈 رٲی ثاقب:
۱. رٲی نافذ.
۲. رٲی روشن.
۲. عقیدۀ کسی یا کسانی دربارۀ چیزی یا کسی.
۳. (سیاسی) برگهای که نشاندهندۀ نظر فرد در مورد یک امر سیاسی، بهویژه انتخابات است: رٲیش را در صندوق انداخت.
۴. حکم دادگاه.
۵. (اسم مصدر) [عامیانه] قضاوت؛ اظهارنظر.
〈 رٲی ثاقب:
۱. رٲی نافذ.
۲. رٲی روشن.