26 فرهنگ

راد

/rād/

فرهنگ فارسی عمید / قربان‌زاده

۱. جوانمرد؛ نجیب؛ آزاده.
۲. سخی؛ بخشنده؛ کریم: ◻︎ چو خواهی که شاهی کنی راد باش / به هر کار با دانش و داد باش (اسدی: ۲۳۹).
۳. خردمند؛ دانا.