راح
/rāh/فرهنگ فارسی عمید / قربانزاده
۱. شادمانی؛ نشاط.
۲. (اسم) خمر؛ شراب؛ باده.
〈 راح روح: ‹راه روح› (موسیقی)
۱. گوشهای در دستگاه شور.
۲. لحنی از سی لحن باربد.
۲. (اسم) خمر؛ شراب؛ باده.
〈 راح روح: ‹راه روح› (موسیقی)
۱. گوشهای در دستگاه شور.
۲. لحنی از سی لحن باربد.