دنگ
/dang/فرهنگ فارسی عمید / قربانزاده
۱. [عامیانه] ابله؛ احمق؛ کودن: ◻︎ صدهزاران نام خوش را کرد ننگ / صدهزاران زیرکان را کرد دنگ (مولوی۱: ۷۸۱).
۲. [قدیمی] پریشانخاطر.
۳. (قید) [قدیمی] با پریشانخاطری.
۲. [قدیمی] پریشانخاطر.
۳. (قید) [قدیمی] با پریشانخاطری.