ترجمه مقاله

دغل

فرهنگ فارسی عمید

۱. نادرست؛ حیله‌گر؛ مکار.
۲. کسی که چیزی را برای گمراه ساختن خریدار تغییر صورت بدهد.
۳. [قدیمی] سیم و زر قلب و ناسره: ◻︎ تا چه خواهی خریدن ای مغرور / روز درماندگی به سیم دغل (سعدی: ۸۹).
۴. (اسم) حیله؛ مکر.
ترجمه مقاله