ترجمه مقاله

دامن کشان

فرهنگ فارسی عمید

۱. آن‌که از روی ناز و غرور و تکبر حرکت کند؛ رونده به نازوخرام.
۲. (قید) در حال کشیدن دامن؛ در حال خرامیدن با ناز و غرور: ◻︎ او می‌رود دامن‌کشان، من زهر تنهایی چشان / دیگر مپرس از من نشان، کز دل نشانم می‌رود (سعدی۲: ۴۳۹).
ترجمه مقاله