26 فرهنگ

ترجمه مقاله

خستو

/xa(o)sto/

فرهنگ فارسی عمید / قربان‌زاده

کسی که به امری اقرار و اعتراف می‌کند؛ مقر؛ معترف؛ اقرارکننده.