خاوران/xāvarān/فرهنگ فارسی عمید / قربانزاده۱. خاور؛ مشرق: ◻︎ هم از خاوران تا در باختر / ز کوه و بیابان و از خشک و تر (فردوسی: ۴/۳۲۷).۲. (موسیقی) گوشهای در دستگاه ماهور.