جد
فرهنگ فارسی عمید
۱. پدرِ پدر؛ نیا؛ پدربزرگ.
۲. پدرِ مادر؛ پدربزرگ.
۳. پدربزرگ پدرومادر.
۴. [مجاز] پیامبر اسلام: به جدت قسم.
۵. [قدیمی] بخت.
۶. [قدیمی] بهره؛ نصیب.
۲. پدرِ مادر؛ پدربزرگ.
۳. پدربزرگ پدرومادر.
۴. [مجاز] پیامبر اسلام: به جدت قسم.
۵. [قدیمی] بخت.
۶. [قدیمی] بهره؛ نصیب.