26 فرهنگ

توزیع

/to[w]zi'/

فرهنگ فارسی عمید / قربان‌زاده

۱. پراکنده ‌کردن.
۲. بخش ‌کردن.
۳. (اقتصاد) پخش کردن کالا به‌وسیلۀ تولیدکننده و رساندن آن به مصرف‌کننده.
⟨ توزیع حروف: (ادبی) در بدیع، تکرار نمودن یک حرف در فواصل کم، مانند تکرار حرف «ش» در این مصراع: شب است و شاهد و شمع و شراب و شیرینی (سعدی۲: ۹۱۹).