تمییز
/tamyiz/فرهنگ فارسی عمید / قربانزاده
۱. جدا کردن؛ فرق گذاشتن؛ امتیاز دادن؛ جدا کردن و شناختن چیزها از یکدیگر.
۲. (اسم) قوۀ نفسیه که انسان بهوسیلۀ آن معانی را استنباط میکند.
۳. (اسم) از ابواب نحو.
۴. (اسم) (ادبی) کلمهای که رفع ابهام ماقبل کند، و اگر آن را حذف کنیم جمله ناقص خواهد ماند.
۲. (اسم) قوۀ نفسیه که انسان بهوسیلۀ آن معانی را استنباط میکند.
۳. (اسم) از ابواب نحو.
۴. (اسم) (ادبی) کلمهای که رفع ابهام ماقبل کند، و اگر آن را حذف کنیم جمله ناقص خواهد ماند.