26 فرهنگ

ایدون

/'idun/

فرهنگ فارسی عمید / قربان‌زاده

۱. اکنون؛ این‌زمان؛ این‌دم.
۲. این‌چنین: ◻︎ بدو گفت نستیهن ایدون کنم / که از خون زمین را چو جیحون کنم (فردوسی: ۴/۵۶).
۳. اینجا.