26 فرهنگ

آز

/'āz/

فرهنگ فارسی عمید / قربان‌زاده

۱. حرص و طمع؛ افزون‌خواهی از هر‌چیز: ◻︎ چو دانی که بر تو نماند جهان / چه رنجانی از آز جان و روان (فردوسی: ۴/۴).
۲. آرزو و خواهش بسیار.