26 فرهنگ

پول

/pul/

فرهنگ فارسی عمید / قربان‌زاده

= پُل: ◻︎ یکی پول دیگر بباید زدن / شدن را یکی راه بازآمدن (فردوسی: ۶/۲۹۲)، ◻︎ تمنای شه آنگه آید به‌دست / که بر روی دریا توان پول بست (نظامی۵: ۸۳۲).