ویل/veyl/فرهنگ فارسی عمید / قربانزاده۱. فرارسیدن شر و بدی.۲. (اسم) هلاک.۳. (اسم) مصیبت؛ سختی.۴. فغان؛ فریاد؛ آهوناله.