هنجار
/hanjār/فرهنگ فارسی عمید / قربانزاده
۱. [مجاز] راهوروش؛ طرز و قاعده.
۲. [قدیمی] راه؛ طریق؛ جاده: ◻︎ ز هنجار دیگر درآمد به روم / فروماند گنج اندران مرزوبوم (نظامی۵: ۸۹۸).
۳. [قدیمی، مجاز] راه راست.
۲. [قدیمی] راه؛ طریق؛ جاده: ◻︎ ز هنجار دیگر درآمد به روم / فروماند گنج اندران مرزوبوم (نظامی۵: ۸۹۸).
۳. [قدیمی، مجاز] راه راست.