ترجمه مقاله

میزان

فرهنگ فارسی عمید

۱. مقیاس؛ معیار.
۲. [جمع: موازین] اندازه؛ مقدار.
۳. سالم؛ سرحال.
۴. (نجوم) هفتمین صورت فلکی منطقةالبروج که درنیمکرۀ جنوبی قرار دارد.
۵. هفتمین برج از برج‌های دوازده‌گانه، برابر با مِهر؛ ترازو.
۶. (موسیقی) هریک از جملات مساوی زمانی که در یک قطعۀ موسیقی پیاپی تکرار می‌شود و خطی عمود بر حامل آن‌ها را از یکدیگر جدا می‌کند.
ترجمه مقاله