ترجمه مقاله

مقیم

فرهنگ فارسی عمید

۱. کسی که در جایی اقامت دارد.
۲. [قدیمی] برپا‌دارنده.
۳. [قدیمی] ثابت؛ پابرجا.
ترجمه مقاله