26 فرهنگ

ترجمه مقاله

مقیم

/moqim/

فرهنگ فارسی عمید / قربان‌زاده

۱. کسی که در جایی اقامت دارد.
۲. [قدیمی] برپا‌دارنده.
۳. [قدیمی] ثابت؛ پابرجا.