ترجمه مقاله

محجوب

فرهنگ فارسی عمید

۱. باشرم؛ باحیا.
۲. [قدیمی] پنهان؛ پوشیده؛ درپرده.
۳. (اسم، صفت) [قدیمی، مجاز] بی‌خبر؛ ناآگاه.
ترجمه مقاله