ترجمه مقاله

قنطار

فرهنگ فارسی عمید

۱. واحد اندازه‌گیری وزن، برابر با حدود صد رطل.
۲. مال بسیار.
۳. پوست گاو پر از زر: ◻︎ به‌قنطار زر بخش کردن ز گنج / نباشد چو قیراطی از دسترنج (سعدی۱: ۸۵).
ترجمه مقاله