فره/fe(a)reh/فرهنگ فارسی عمید / قربانزاده۱. فراوان؛ بسیار؛ افزون: ◻︎ گر زآنکه خدا به من دهد مال فره / بگشایم از این کار فروبسته گره (؟: مجمعالفرس: فره).۲. خوب؛ پسندیده