26 فرهنگ

فایق

/fāyeq/

فرهنگ فارسی عمید / قربان‌زاده

۱. برگزیده؛ برتر.
۲. چیره؛ مسلط.
⟨ فایق آمدن (شدن): چیره شدن؛ برتری یافتن.