غریبستان/qaribestān/فرهنگ فارسی عمید / قربانزاده۱. جای غریبان؛ خانۀ غربا.۲. گورستان: ◻︎ تا که در منزل حیات بُوَد / سال دیگر، که در غریبستان؟ (سعدی۲: ۶۶۲).