ترجمه مقاله

غارب

فرهنگ فارسی عمید

۱. [مقابلِ طالع] غروب‌کننده.
۲. دور‌شونده.
۳. (اسم) (زیست‌شناسی) شانه؛ دوش.
ترجمه مقاله