ترجمه مقاله

طوع

فرهنگ فارسی عمید

۱. اطاعت کردن؛ فرمان بردن؛ فرمان‌برداری.
۲. (صفت) [مجاز] فرمانبردار؛ مطیع.
ترجمه مقاله