صلاح/salāh/فرهنگ فارسی عمید / قربانزاده۱. مصلحت.۲. نیکوکار شدن.۳. [مقابلِ فساد] خیر؛ نیکی.۴. [قدیمی] نیک شدن؛ نیکو شدن.