26 فرهنگ

شل

/šal[l]/

فرهنگ فارسی عمید / قربان‌زاده

ویژگی کسی که پا یا دستش معیوب و از‌کار‌افتاده باشد: ◻︎ برو شیر درنده باش ای دغل / مینداز خود را چو روباه شل (سعدی۱: ۸۸).