شبکوک
/šabkuk/فرهنگ فارسی عمید / قربانزاده
۱. درویش؛ فقیر.
۲. درویشی که شب روی بلندی مانند پشته یا درخت میرفت و به آواز بلند مردم را دعا میکرد و صدقه میخواست: ◻︎ زهی جوفروشان گندمنمای / جهانگرد شبکوک خرمنگدای (سعدی۱: ۱۲۶).
۲. درویشی که شب روی بلندی مانند پشته یا درخت میرفت و به آواز بلند مردم را دعا میکرد و صدقه میخواست: ◻︎ زهی جوفروشان گندمنمای / جهانگرد شبکوک خرمنگدای (سعدی۱: ۱۲۶).