ترجمه مقاله

سایس

فرهنگ فارسی عمید

۱. ادب‌کننده؛ تربیت‌کننده.
۲. رام‌کننده.
۳. کسی که کار‌های قوم و جماعتی را از روی عقل و تدبیر اداره کند؛ کاردان؛ سیاست‌مدار.
ترجمه مقاله