رخنه
/rexne/فرهنگ فارسی عمید / قربانزاده
۱. راه و شکاف میان دیوار؛ سوراخ.
۲. [مجاز] عیب و نقص؛ فساد.
〈 رخنه افکندن: (مصدر لازم) [قدیمی]
۱. در چیزی ایجاد رخنه و شکاف کردن.
۲. [مجاز] اختلاف و نفاق و جدایی میان دیگران انداختن.
〈 رخنه کردن: (مصدر متعدی)
۱. شکافتن؛ سوراخ کردن.
۲. (مصدر لازم) نفوذ کردن.
۲. [مجاز] عیب و نقص؛ فساد.
〈 رخنه افکندن: (مصدر لازم) [قدیمی]
۱. در چیزی ایجاد رخنه و شکاف کردن.
۲. [مجاز] اختلاف و نفاق و جدایی میان دیگران انداختن.
〈 رخنه کردن: (مصدر متعدی)
۱. شکافتن؛ سوراخ کردن.
۲. (مصدر لازم) نفوذ کردن.