خوان
/xān/فرهنگ فارسی عمید / قربانزاده
۱. سفره یا طبقی برای گذاشتن غذا روی آن.
۲. [قدیمی، مجاز] غذا.
۳. [قدیمی، مجاز] ضیافت؛ مهمانی.
〈 خوان یغما: [قدیمی] سفرهای که برای همگان میگستردند و همه بر آن مینشستند و از آن بهره میبردند: ◻︎ ادیم زمین سفرۀ عام اوست / چه دشمن بر این خوان یغما چه دوست (سعدی۱: ۳۳).
۲. [قدیمی، مجاز] غذا.
۳. [قدیمی، مجاز] ضیافت؛ مهمانی.
〈 خوان یغما: [قدیمی] سفرهای که برای همگان میگستردند و همه بر آن مینشستند و از آن بهره میبردند: ◻︎ ادیم زمین سفرۀ عام اوست / چه دشمن بر این خوان یغما چه دوست (سعدی۱: ۳۳).