خفته/xofte/فرهنگ فارسی عمید / قربانزاده۱. خوابیده.۲. درازکشیده.۳. [مجاز] ازکاربازمانده؛ باطل؛ متوقف.۴. [مجاز] غافل؛ بیخبر.۵. [قدیمی] خمیده.