خستن/xastan/فرهنگ فارسی عمید / قربانزاده۱. [مجاز] آزرده کردن؛ آزردن.۲. زخمی کردن.۳. (مصدر لازم) آزرده شدن.۴. (مصدر لازم) زخمی شدن.