ترجمه مقاله

خرمهره

فرهنگ فارسی عمید

۱. نوعی مهرۀ درشت و بی‌ارزش، به رنگ سفید یا آبی که بر گردن اسب و خر می‌بندند: ◻︎ اگر ژاله هر‌ قطره‌ای دُر شدی / چو خر‌مهره بازار از او پُر شدی (سعدی۱: ۱۰۳).
۲. [قدیمی] نوعی بوق کوچک از جنس صدف.
ترجمه مقاله