حرمان/hermān/فرهنگ فارسی عمید / قربانزاده۱. بازداشتن؛ منع کردن.۲. بیبهره کردن.۳. بیروزی کردن.۴. بیبهره ماندن؛ بیبهرگی.٥. نومیدی.