ترجمه مقاله

جر

فرهنگ فارسی عمید

۱. شکاف؛ رخنه؛ چاک.
۲. شکاف زمین: ◻︎ ایزد بر آسمانت همی‌خواند / تو خویشتن چرا فکنی در جر (ناصرخسرو: ۴۶).
۳. جوی؛ نهر کوچک.
ترجمه مقاله