تحویل
/tahvil/فرهنگ فارسی عمید / قربانزاده
۱. برگردانیدن.
۲. انتقال دادن؛ جابهجا کردن؛ ازجایی به جای دیگر نقل کردن.
۳. سپردن چیزی به کسی.
۴. (اسم) (ادبی) = زشت 〈 زشتوزیبا
〈 تحویل سال: تمام شدن سال پیش و آغاز سال نو خورشیدی.
۲. انتقال دادن؛ جابهجا کردن؛ ازجایی به جای دیگر نقل کردن.
۳. سپردن چیزی به کسی.
۴. (اسم) (ادبی) = زشت 〈 زشتوزیبا
〈 تحویل سال: تمام شدن سال پیش و آغاز سال نو خورشیدی.