تبار
/tabār/فرهنگ فارسی عمید / قربانزاده
۱. اصلونسب؛ نژاد.
۲. خاندان؛ دودمان: ◻︎ چو اندر تبارش بزرگی نبود / نیارست نام بزرگان شنود (فردوسی: لغتنامه: تبار).
۲. خاندان؛ دودمان: ◻︎ چو اندر تبارش بزرگی نبود / نیارست نام بزرگان شنود (فردوسی: لغتنامه: تبار).