ترجمه مقاله

بحری

فرهنگ فارسی عمید

۱. [مقابلِ برّی] ساکن دریا؛ دریایی: جانوران بحری.
۲. (اسم) (زیست‌شناسی) پرنده‌ای شکاری با بال‌های کشیده، دُم باریک، پشت خاکستری، و سر سیاه.
۳. (اسم، صفت نسبی) [قدیمی] آشنا به راه‌های دریایی؛ ملاح.
ترجمه مقاله