باده
/bāde/فرهنگ فارسی عمید / قربانزاده
نوشابۀ مستیآور؛ شراب؛ می: ◻︎ بیار باده که در بارگاه استغنا / چه پاسبان و چه سلطان چه هوشیار و چه مست (حافظ: ۵۶).
〈 باده کشیدن: (مصدر لازم) [قدیمی] باده نوشیدن؛ باده خوردن.
〈 باده کشیدن: (مصدر لازم) [قدیمی] باده نوشیدن؛ باده خوردن.