ترجمه مقاله

اعتدال

فرهنگ فارسی عمید

۱. میانه‌روی.
۲. (اسم) حد وسط گرما و سرما یا خشکی و رطوبت.
۳. میانه‌حال شدن.
۴. برابر شدن.
۵. [قدیمی] راست شدن.
⟨ اعتدال خریفی: (نجوم) اول پاییز که درازی روز و شب متساوی می‌شود و هوا هم معتدل می‌گردد.
⟨ اعتدال ربیعی: (نجوم) اول بهار که درازی روز و شب متساوی می‌شود و هوا هم معتدل می‌گردد.
ترجمه مقاله