ترجمه مقاله

ادیب

فرهنگ فارسی عمید

۱. کسی که علم ادب می‌داند.
۲. سخن‌سنج؛ سخن‌دان.
۳. بافرهنگ.
۴. [قدیمی] دبیر؛ معلم.
ترجمه مقاله