26 فرهنگ

آلودن

/'āludan/

فرهنگ فارسی عمید / قربان‌زاده

۱. چیزی را از حالت پاکی خارج کردن؛ آلوده ‌کردن؛ کثیف کردن.
۲. چیزی را با چیزی مخلوط کردن؛ آغشته کردن.
۳. تر کردن؛ خیس کردن.
۳. (مصدر لازم) [قدیمی] از حالت پاک خارج شدن؛ کثیف شدن؛ آلوده شدن.