لغتنامه دهخدا
خانگشت . [ ] (اِخ ) نام ناحیه ای بوده است در نزدیکی ابرقو. خواندمیر می گوید : شاه شجاع چون بمرحله ٔ خانگشت رسید پهلوان خرم که حاکم ابرقو بود اسباب خدمت مرتب ساخته به استقبال موکب همایون شتافت و شاه بنظر عاطفت در وی نگریسته آن زمستان در ابرقو بفراغت و ع